سخنی در مورد ایران

همچنان که میدانید در تاریخ افراد زیادی چه از سر ماجراجویی و چه از سر طمع به ایران حمله کرده و کشته و غارت کرده و برده اند
اما اکثر آنها در فرهنگ ایران و ایرانی ذوب شده اندو یا با فرهنگ و سنت های این مرز وبوم کاری نداشته اند
اگر به سیاست دولتهای هر کشورنگاه کنیم میبینم  که همه تلاش آنها برای ایجاد رفاه برای ملت خودشان است و کوشش میکنند همیشه این مهم رعایت شود
اما در مورد این رژیم ضد بشری این موضوع بر عکس است یعنی هر انسان آگاهی در شگفت میشود که اساسا این  کفتاران عمامه به سر نه شبیه عرب ها و نه مغول ها ونه حتی اسکندر و تیمور هستند
به همه ارزشها و سنت های ایران حمله کرده اند منابع ملی میهن را به یغما برده اند و تنها چیزی که برایشان اهمیتی ندارد جان مردم ایران است
صنعت فروش اعضای بدن یک امر دولتی شده است و کودکانی که هنوز به دنیا نیامده اند به فروش می رسند فرار مغزها بیداد میکند و ثروت جامعه در دست زالوهای انگشت شماری است
دریای عمان و خلیج فارس را به اجاره داده اند و دریای کاسپین را به تاراج
در شگفتم که این همه ثروت را به کجا میخواهند ببرند مگر رفسنجانی توانست یک  دانه پسته با خود به اون دنیا ببرد
ولی این انسان نما های پست هر چه بیشتر پول به جیب میزنند بیشتر حریص میشوند و تنها خاک گور می تواند چشم آنها را سیراب نماید