ضحاک زمانه
در شاهنامه فردوسی ضحاک، فرمانروای اهریمنی ایران است که روزی ابلیس بر شانههای او بوسه زده و بعد از آن ۲مار وحشی از شانههایش بیرون میآیند و سالیان دراز در ایران به ستمکاری و کشتار جوانان ایران و سودجویی از مغز آنان برای تغذیه مارهای روی شانههایش میپردازد، تا سرانجام با رستاخیز کاوه آهنگر و فریدون پور آبتین، ضحاک دستگیر و در البرزکوه زندانی میشود...
داستانهای ایرانی هیچگاه خالی از نکته و واقعیت زمانه نبوده و نیستند، سمبل ضحاک این زمانهٔ ما، رژیم آخوندی و مشخصاً آخوند خامنهای است که روزانه از خون جوانان کشور برای التیام دادن به کینه حیوانی و شیطانی خود و حفظ شیشه عمر ننگینش استفاده میکند.
بررسی کوتاه و اجمالی از اعدامها در همین شهریورماه حکایت از این داستان دارد:
No comments:
Post a Comment